مقام معظم رهبری:

جنگ ما همچون گنجی بی پایان است که کثرت توجه و بهره گیری از ارزشهای متعالی ان از عنایتش نمی کاهد.

خیانت امنیتی و بازی جدید غربگرایان برای انتخابات

گفتگوی جنجالی محمدجواد ظریف وزیر امور خارجه که از روز گذشته به یکی از پربحث‌ترین موضوعات سیاسی کشور تبدیل شده، یک گفتگوی 3 ساعت و 11 دقیقه‌ای با سعید لیلاز است که فایل صوتی آن در فضای مجازی منتشر شده است.

محمدجواد ظریف در این گفتگو به موضوعات مهمی درخصوص دیپلماسی و سیاست خارجی کشور پرداخته و سعی کرده است در این مصاحبه دوگانه دیپلماسی و میدان (منظور از میدان یعنی اتفاقات و سیاست‌های منطقه‌ای ایران در کشورهایی نظیر سوریه، عراق، یمن و…) را برای مخاطب جا بیندازد.

بخش زیادی از این گفتگو به تعریف و تمجید ظریف از عملکرد خود و همکارانش در حوزه سیاست خارجی به‌ویژه برجام تعلق دارد ولی به‌نظر می‌رسد پربحث‌ترین موضوع در این گفتگو آنجایی است که ظریف در مورد سردار شهید قاسم سلیمانی فرمانده سابق نیروی قدس و سیاست‌ها و عملکرد وی سخن می‌گوید.

اینجا نقطه اوج دوگانه‌سازی دیپلماسی و میدان است که در آن، ظریف نماد «دیپلماسی» و حاج قاسم نماد «میدان» معرفی شده است و این‌طور گفته می‌شود که دیپلماسی همیشه برای میدان هزینه شده است و نه به‌عکس.

این در واقع موضع‌گیری عجیبی از مشهورترین دیپلمات سال‌های اخیر ایران است که «میدان» و «دیپلماسی» را دو ساحت مجزا از هم می‌داند که همواره یکی باید برای دیگری هزینه شود و به‌قول او همیشه این دیپلماسی بوده که برای میدان هزینه شده است.

نکته جالب این است که‌ آقای ظریف کمی جلوتر به نقش میدان (سردار سلیمانی) در پیشبرد دیپلماسی اشاره می‌کند و می‌گوید “اگر حاج قاسم نبود ما در افغانستان موفق نمی‌شدیم” و یا اینکه می‌گوید “2 بار مذاکره با آمریکایی‌ها در سال 2003 را مدیون حاج قاسم و نیروی آن است”. موضوع یمن و سیاست سردار شهید قاسم سلیمانی از دیگر مواردی است که ظریف به آن اشاره می‌کند.

ظریف در این گفتگو صراحتاً اعلام می‌کند که در حدفاصل سال‌های 96 تا 99، میزان محبوبیت خودش بین مردم از 90 درصد به زیر 60 درصد و حاج قاسم از 70 درصد به بالای 90 درصد رسیده است و این یعنی مردم، قهرمان میدان را بیشتر دوست دارند و این راه را انتخاب کرده‌اند،
آقای ظریف این را از سر خضوع نمی‌گوید، نگاهش به آنچه او آن را «انتخاب مردم» می‌داند، نگاه عاقل اندر سفیه است.

ظریف در این مصاحبه به موارد دیگری نظیر نحوه انتخابش برای وزارت امور خارجه توسط حسن روحانی و روابطش با محمود احمدی‌نژاد، مقایسه مذاکرات برجام و قطعنامه 598، موازی‌کاری در سیاست خارجی، بی‌اطلاعی وزیر امور خارجه از برخی موضوعات، ماجرای هواپیمای اوکراینی، تلاش برای مذاکره با عربستان، دستگیری دری اصفهانی از اعضای تیم مذاکره‌کننده و… نیز اشاره می‌کند.

فارغ از آنچه گفته شد و این‌که مسائل مهم مطرح‌شده توسط آقای ظریف نیازمند بررسی و تحلیل است، ذکر چند نکته ضروری است:

این گفتگو ظهر روز 6 اسفند 99 در قالب پروژه‌ای مفصل با عنوان «آن سوی دولت» (سلسله گفتگوهای تاریخ شفاهی دولت تدبیر و امید) و با مدیریت حسام‌الدین آشنا در مرکز بررسی‌های استراتژیک ریاست جمهوری انجام شده و علاوه بر آقای ظریف، با دیگر وزرا و اعضای کابینه ازجمله علی ربیعی سخنگوی دولت نیز گفتگوهای مفصلی صورت گرفته است.

فایل منتشرشده، یک مصاحبه 3ساعته است ولی سخنگوی وزارت امور خارجه در توضیحاتی پیرامون این حواشی اعلام کرد، آنچه از شبکه‌های معاند پخش شده، فایل تقطیع‌شده از یک گفتگوی 7ساعته ‌بوده است.

طبق‌ آنچه آقای ظریف چند بار در مصاحبه تأکید می‌کند، قرار نبوده است این گفتگو فعلاً منتشر شود (و یا لااقل این‌طور به او گفته شده است). خطیب‌زاده سخنگوی وزارت امور خارجه هم بر این مسئله تصریح کرده است، با این تفاصیل باید پرسید؛ گفتگویی با این درجه از اهمیت و حاوی مطالبی که می‌تواند فضای سیاسی کشور را به‌هم بریزد، چطور به بیرون درز کرده است؟

آیا آقای آشنا که خود ازجمله چهره‌های امنیتی در دولت آقای روحانی است از اهمیت این فایل صوتی مطلع نبوده و در نگهداری آن اهمال کرده است و یا این فایل با برنامه‌ریزی قبلی و به‌شکل غیررسمی برای تأثیرگذاری در انتخابات 1400 منتشر شده است؟

سؤال مهمتر این‌که؛ چطور این فایل برای اولین بار توسط تلویزیون فارسی‌زبان ایران اینترنشنال پخش شده است؟

اگر این فرایند یک فرایند برنامه‌ریزی‌شده نیست، آیا آقای آشنا نباید جوابگوی این اهمال در زیرمجموعه خود باشد؟

سخنان ظریف البته موضوع غریبی نیست و هر سیاستمداری در این سطح می‌تواند خاطرات، تحلیل‌ها و سخنان خود را بازگو کند، مصاحبه کند و یا در قالب کتاب منتشر کند ولی، آیا اینکه وزیر امور خارجه در زمان تصدی مسئولیت دست به چنین کاری بزند، معقول و منطقی است؟ آیا این کار با درایت و منطقی که آقای ظریف خود و تیمش را نماد آن می‌داند، سازگاری دارد؟

علت هرآنچه باشد، نمایندگان دولت بازی جدیدی را برای نقش‌آفرینی فعال در انتخابات 1400 شروع کرده‌اند که شاید ظریف هم در این میان قربانی ساده‌انگاری خود در اعتماد به مجموعه آقای آشنا شده باشد.

انتخابات ریاست جمهوری 1400 نزدیک است و علی‌رغم همه انتقادات و افت محبوبیت دولت میان مردم (که آقای ظریف در مصاحبه خود به یک مصداق آن اشاره کرده است)، هنوز هم عده‌ای به‌دنبال امتداد وضع موجود هستند و یکی از نمادهای آن را هم محمدجواد ظریف می‌دانند.

انتهای پیام/+